به گزارش مشرق، علی رغم ناکامی واشنگتن در ارائه لیستی از آنچه آنها را گروههای مسلح میانه رو میخواند، با این حال همچنان آمریکا بر این طرح پافشاری میکند.
بزرگترین مشکل واشنگتن این است که نمیتواند برای گروههای مسلح در سوریه به ویژه گروه «جبهه النصره»، شاخه رسمی «القاعده» در سوریه چنین تقسیماتی قائل شود، شاید هم تمایلی به چنین تقسیم بندیهایی ندارد.
عدم تمایل واشنگتن به ایجاد چنین تقسیماتی به این دلیل است که آمریکاییها میدانند، فرض این تقسیم موجب خروج بسیاری از گروههای مسلح قدرتمند از دایره حمایتهای آنها خواهد شد.
انتشار خبرهایی مبنی بر تمایل بسیاری از گروههای مسلح دوما و غوطه جهت پیوستن به روند مصالحه که «جیش الاسلام» را در موضع ضعف و بحران قرار داد و موجب بهره برداری النصره از فرصت جهت سیطره بر ریف دمشق و رقابت با جیش الاسلام و فیلق الرحمن شد، واشنگتن را به این نتیجه رساند که النصره اکنون قدرتمندترین گروه حاضر در میدان است که برای مقابله با دمشق و مسکو باید به آن تکیه کرد.
نارضایتی مسکو آشکار است، روسها نگران آن هستند که مبادا آمریکا پس از شکست در طرح تقسیم گروههای مسلح به میانهرو و تندرو تصمیم گرفته باشد به النصره روی بیاورد و این از اظهارات نماینده روسیه در اتحادیه اروپا برداشت میشد که جوهر اختلافات مسکو و واشنگتن در پرونده سوریه را در عدم پایبندی واشنگتن به تعهداتش و مشخص کردن گروههای میانهرو میدید.
بنابراین، مرحله پیش رو شاهد تصریحات و مواضعی آمریکایی در حمایت از النصره است، گروهی که برخی از معارضان سوری مانند الخطیب، مشیل کیلو و جرج صبرا آن را میانهرو خوانده و حمایت خود را از آن اعلام کردهاند.
نکته مهمتر اظهارات هیلاری کلینتون، نامزد انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در یکی از نشستهای کاخ سفید است که تصریح کرده بود، واشنگتن، طالبان و القاعده را تاسیس کرد؛ گروههایی که خاستگاه النصره شمرده میشوند.
آیا این اظهارات را میتوان اشاره ضمنی به مرحله جدید آمریکا به رهبری کلینتون شمرد که طی آن النصره ابزار کاخ سفید در میدان سوریه خواهد بود؟ آیا با روی آوردن واشنگتن به النصره، آمریکاییها توافقات خود را با روسها زیر پا گذاشته آنها را نقض خواهند کرد؟
بزرگترین مشکل واشنگتن این است که نمیتواند برای گروههای مسلح در سوریه به ویژه گروه «جبهه النصره»، شاخه رسمی «القاعده» در سوریه چنین تقسیماتی قائل شود، شاید هم تمایلی به چنین تقسیم بندیهایی ندارد.
عدم تمایل واشنگتن به ایجاد چنین تقسیماتی به این دلیل است که آمریکاییها میدانند، فرض این تقسیم موجب خروج بسیاری از گروههای مسلح قدرتمند از دایره حمایتهای آنها خواهد شد.
انتشار خبرهایی مبنی بر تمایل بسیاری از گروههای مسلح دوما و غوطه جهت پیوستن به روند مصالحه که «جیش الاسلام» را در موضع ضعف و بحران قرار داد و موجب بهره برداری النصره از فرصت جهت سیطره بر ریف دمشق و رقابت با جیش الاسلام و فیلق الرحمن شد، واشنگتن را به این نتیجه رساند که النصره اکنون قدرتمندترین گروه حاضر در میدان است که برای مقابله با دمشق و مسکو باید به آن تکیه کرد.
نارضایتی مسکو آشکار است، روسها نگران آن هستند که مبادا آمریکا پس از شکست در طرح تقسیم گروههای مسلح به میانهرو و تندرو تصمیم گرفته باشد به النصره روی بیاورد و این از اظهارات نماینده روسیه در اتحادیه اروپا برداشت میشد که جوهر اختلافات مسکو و واشنگتن در پرونده سوریه را در عدم پایبندی واشنگتن به تعهداتش و مشخص کردن گروههای میانهرو میدید.
بنابراین، مرحله پیش رو شاهد تصریحات و مواضعی آمریکایی در حمایت از النصره است، گروهی که برخی از معارضان سوری مانند الخطیب، مشیل کیلو و جرج صبرا آن را میانهرو خوانده و حمایت خود را از آن اعلام کردهاند.
نکته مهمتر اظهارات هیلاری کلینتون، نامزد انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در یکی از نشستهای کاخ سفید است که تصریح کرده بود، واشنگتن، طالبان و القاعده را تاسیس کرد؛ گروههایی که خاستگاه النصره شمرده میشوند.
آیا این اظهارات را میتوان اشاره ضمنی به مرحله جدید آمریکا به رهبری کلینتون شمرد که طی آن النصره ابزار کاخ سفید در میدان سوریه خواهد بود؟ آیا با روی آوردن واشنگتن به النصره، آمریکاییها توافقات خود را با روسها زیر پا گذاشته آنها را نقض خواهند کرد؟